نازم آن آموزگاري را که در يک نصف روز دانش آموزان عالم را همه دانا کند ابتدا قانون آزادي نويسد بر زمين بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
کاش بوديم آن زمان کاري کنيم از تو و طفلان تو ياري کنيم کاش ما هم کربلايي مي شديم در رکاب تو فدايي مي شديم
عالم همه قطره و درياست حسين
خوبان همه بنده و مولاست حسين
ترسم که شفاعت کند از قاتل خويش
از بس که کَرَم دارد و آقاست حسين
محرم مه آبیاری دین است
محرم مه ایثار مبین است
محرم مه عشق به حسن است
دریغ مَهر مادر از حسین است
پرسيدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهي کشيدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چيست محرم؟باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دل ها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینه ی ما می شود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
منزلگه عشاق دل آگاه حسين است ، بيراهه نرو ساده ترين راه حسين است ، از مردم گمراه جهان راه مجوييد ، نزديكترين راه به الله حسين است
محرم آمد و ماه عزا شد مه جانبازی خون خدا شد جوانمردان عالم را بگویید دوباره شور عاشورا به پا شد
امام حسین (ع):
قیام و انقلاب من نه از روی خودخواهی و خوشگذرانی و فساد و ظلم است، بلکه من در پی اصلاح امت جدم و برپایی امربه معروف و نهی از منکر هستم.
با آب طلا نام حسين قاب كنيد، با نام حسين يادي از آب كنيد، خواهيد كه سر بلند و جاويد شويد، تا آخر عمر تكيه به ارباب كنيد
بغضها گلوی محبین حضرتش را میفشارند و قلوبشان تنگ و نالان شده است. و این نوا شنیده میشود: باز این چه شورش است که در خلق عالم است
علي يك دسته گل از ياس آورد ز طوبي شاخه ي احساس آورد ميان باغي از گل هاي زهرا خوشا ام البنين عباس آورد
امام حسین (علیه السلام) میفرماید: خداوند به هر کس راستگویی و نیکخویی و پاکدامنی و پاکخوری روزی کند خیر دنیا و آخرت را ویژه او ساخته است
پير همه بود اگرچه او كودك بود صبرش ز غريبي پدر اندك بود مي كرد به ني اشاره مي گفت رباب اي كاش سر نيزه كمي كوچك بود
به یکتایی قسم یکتاست عباس به مردی شهره دنیاست عباس اگر چه زاده امالبنین است ولیکن مادرش زهراست عباس
آبروي حسين به كهكشان مي ارزد
يك موي حسين بر دو جهان مي ارزد
گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست
گفتا كه حسين بيش از آن مي ارزد
عالم همه محو گل رخسار حسين است
ذرات جهان درعجب از كار حسين است
داني كه چرا خانه ي حق گشته سيه پوش
يعني كه خداي تو عزادار حسين است
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشاق بنازم که دو زمزم دارد هر کجا ملک خدا هست حسینیه توست هر که را مینگرم شور محرم دارد نه محرم نه صفر بلکه همه دوره سال کعبه با یاد غمت جامه ماتم دارد روضهخوان تو خدا، گریه کن تو آدم اشک ارثی است که ذریه آدم دارد
باز محرم شد و دلها شکست از غم زینب، دل زهرا شکست باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد، دل صحرا شکست قاسم و لیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست
قیامت بی حسین غوغا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش که در محشر نگویند چرا پروندهات امضاء ندارد
تعداد بازديد : 476